سلام
فکر نمیکنم کسی دیگه ازینجا رد بشه ولی به هر حال برای رفع آشفتگی ها نوشتن خیلی خوبه
این روزها حسابی درگیر بچه ها هستم
هشت تا شاگردی که هر کدام مشکلی دارند و این وظیفه ی منِ معلم هست که اونها رو به راه بیارم اما خودم هنوز لنگ میزنم
از بین این هشت نفر ، آراد مشکل دار ترینِ
مادرش مربی بدنسازی و کیک بوکسینگ و این اقلامِ و پدرش، هنوز اطلاعی در دست نداریم
بچه طلاقِ و پر از مشکلات روحی
بسیار زرنگ و باهوش و کاملا ناسازگار
هر روشی رو به کار بستم اما نشده بیشتر باعث میشه بقیه هم از کاری که باید انجام بدند، عقب بمونن
البته این دو روز تازه متوجه شدم که مادرش مجددا قراره مدرسه ش رو عوض کنه چون منزلش رو مجدد عوض میکنه
بقیه هم هر چند که کمی مشکل دارند اما نه آنقدر که نشه باهاشون کنار اومد حداقل بین خوب و بد را تشخیص میدن
میدونم خیلی خبیثانه هست ولی وقتی معاونمون گفت خوشحال شدم از رفتن آراد
میدونم یه معلم نباید این حرف رو بزنه ولی برای اولین تجربه، اونم منی که به خودیِ خود ارتباط گرفتنم ضعیف هست، کنار اومدن با همچین بچه ای سخت بود و هست
شاید جای دیگه با معلم دیگه، وضعش تغییر کنه و حرکت رو به رشدی داشته باشه
دیگه اینکه درسهام عقبِ و استرسم زیاد
اما امیدوارم با انرژی بیشتری بعد از این ادامه بدم امیدوارم که تو این راه بمونم و خوب هم بمونم
یادمه موقعی که کلاس تنبور میرفتم همش از خدا میخواستم که اگر قرار نیست این راه رو ادامه بدم، اصلا منو واردش نکنه اما دقیقا همون چیزی که میخواستم ، نشد
وارد راهی شدم که توش نموندم و این منو ناامید میکنه
اصلا به امید کار و حقوق و علاقه ای که داشتم اومدم به این سمت، اما از راه خودم غافل شدم و چقدر بده
خدایا کاش حداقل این آرزوهای کوچکم رو برآورده کنی
رو ,راه ,هم ,شدم ,آراد ,ولی ,و این ,رو به ,این راه ,شدم که ,به رشدی
درباره این سایت